تصویر مدیریت ریسک
13 آذر 1400

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک چیست

طبق تعریف سازمان استاندارد جهانی (ISO) در مستند ISO 31000 که به مدیریت ریسک اختصاص دارد، به فرآیند شناسایی، ارزیابی و الویت‌بندی ریسک‌ها و سپس تخصیص بهینه‌ی منابع به‌منظور به‌حداقل‌رساندن، پایش و کنترل احتمال یا شدت وقایع نامطلوب یا به‌حداکثررساندن بهره‌برداری از فرصت‌ها مدیریت ریسک گفته می‌شود. در حالت کلی ریسک می‌تواند از منابع مختلفی ریشه بگیرد: بازارهای بین‌المللی، تهدیدهای ناشی از شکست پروژه (در هر کدام از فازهای طراحی، پیاده‌سازی، اجرا یا پایدارسازی چرخه‌ی عمر)، الزامات قانونی، ریسک اعتباری، تصادفات، فجایع طبیعی، حملات عمدی از سوی رقیبان و هر پدیده‌ی غیرقطعی یا غیرقابل پیش‌بینی دیگر. وقایع یا پدیده‌ها را می‌توان در دو دسته تقسیم کرد: وقایع منفی که به عنوان ریسک شناخته می‌شوند و وقایع مثبت که فرصت تلقی می‌شوند. استراتژی‌ها برای مدیریت تهدیدها شامل پیشگیری از تهدید، کاهش تأثیر یا احتمال تهدید، انتقال همه یا قسمتی از تهدید به سازمانی دیگر و حتی حفظ مقدار یا قسمتی از تأثیرات یک تهدید می‌شود. خلاف این استراتژی‌ها را می‌توان برای رویارویی با فرصت‌ها مورد استفاده قرار داد.

ریسک چیست؟

در دنیای مالی، ریسک به عنوان احتمال اختلاف بازده‌ی واقعی یک سرمایه‌گذاری با مقدار مورد انتظار آن تعریف می‌شود. طبق این تعریف ریسک دو سمت مثبت یا منفی خواهد داشت، بدین صورت که در سمت مثبت ممکن است سرمایه‌گذار بیشتر از مقدار مورد انتظار خود و در سمت منفی نیز کمتر از مورد انتظار سود کسب کند و حتی دچار ضرر شود. یک برنامه‌ی مدیریت ریسک سعی در بهینه‌سازی هر دو سمت ریسک خواهد داشت، بدین صورت که ریسک‌های مثبت را شناسایی و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کند و از ریسک‌های منفی اجتناب می‌کند.

همه‌ی ما هر روز در معرض ریسک‌های مختلفی قرار داریم – این ریسک‌ها‌ می‌تواند ناشی از رانندگی، راه رفتن در خیابان، سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی برای سرمایه یا هر چیز دیگر باشد. در سطح مدیریت ریسک شخصی، مواردی همچون شخصیت سرمایه‌گذار، سبک زندگی و سن از مهمترین عوامل تعیین‌کننده‌ی ریسک شخص هستند. هر سرمایه‌گذار یک پروفایل ریسک منحصربه‌فرد دارد که تمایل و توانایی شخص برای تحمل ریسک را مشخص می‌کند. قاعده‌ی کلی بدین شکل است که هر چه ریسک یک سرمایه‌گذاری بالاتر رود، انتظار سرمایه‌گذار برای دریافت بازده‌ی بالاتر برای تحمل این ریسک‌ها بیشتر می‌شود.

مدیریت ریسک مالی

طبق تعریفی که برای ریسک داشتیم، مدیریت ریسک را می‌توان فرآیند شناسایی، تحلیل و قبول یا کاهش عدم قطعیت در تصمیمات سرمایه‌گذاری تعریف کرد. اصولاً مدیریت ریسک زمانی اتفاق می‌افتد که یک سرمایه‌گذار اقدام به تحلیل زیان‌های بالقوه‌ی یک سرمایه‌گذاری می‌کند و سپس اقدام (یا عدم اقدام) مقتضی با توجه به اهداف سرمایه‌گذاری و اشتهای ریسک خود انجام می‌دهد.

در تمامی فعالیت‌های حوزه‌ی مالی مدیریت ریسک صورت می‌گیرد. زمانی که یک مدیر صندوق خرید اوراق بدهی دولتی را به خرید سهام ترجیح می‌دهد یا موقعیت‌های معاملاتی ارزی خود را با اوراق مشتقه پوشش می‌دهد و زمانی که یک بانک قبل از اعطای اعتبار به مشتری او را اعتبارسنجی می‌کند، در تمامی این موارد مدیریت ریسک صورت می‌گیرد. فعالان حوزه‌ی سهام با استفاده از ابزارهایی مانند آتی و اختیار و فعالان بازار پول نیز با استفاده از استراتژی‌هایی مانند تنوع سبد، تخصیص دارایی و اندازه‌گیری موقعیت معاملاتی اقدام به کاهش یا مدیریت موثر ریسک می‌کنند.

عدم پیاده‌سازی صحیح مدیریت ریسک می‌تواند برای موسسات، اشخاص و اقتصاد عواقب بدی را در پی داشته باشد. برای مثال، بحران اقتصادی سال 2007 آمریکا در نتیجه‌ی تصمیمات اشتباه در زمینه‌ی مدیریت ریسک صورت گرفت؛ بانک‌هایی که به افراد با امتیاز اعتباری ضعیف وام‌های رهنی بیشتری اعطا کردند؛ موسسات سرمایه‌گذاری که این وام‌های رهنی را خریداری کردند، تبدیل به اوراق قرضه کرده و دوباره به افراد دیگر فروختند؛ و در نهایت صندوق‌های سرمایه‌گذاری که در این اوراق قرضه‌ی رهنی که ریسک بالایی داشتند، سرمایه‌گذاری کردند.

مدیریت ریسک بانک

بازار پول یکی از مهم‌ترین شاخه‌های دنیای مالی است. بانک‌ها که فعالان عمده‌ی این بازار هستند در معرض ریسک‌های متعددی قرار دارند. در تعریف مدیریت ریسک بانک می‌توان این چنین گفت: توسعه و پیاده‌سازی یک برنامه‌ی منطقی برای مقابله با زیان‌های بالقوه. معمولاً، تمرکز مدیریت ریسک در صنعت بانکداری معطوف به مدیریت دارایی‌های در معرض زیان یا ریسک خود به منظور حفظ ارزش آن‌ها است.

مفهوم مدیریت ریسک بانک از دهه‌ی 1990 میلادی وارد حوزه‌ی بانکداری شد. قبل از این این دهه مدیریت ریسک بیشتر در مفهوم بیمه‌ای خود مورد استفاده قرار می‌گرفت، که در آن موسسات برای محصولات خود و متناسب شرایط بیمه خریداری می‌کردند تا آن‌ها را در مقابل خطرات پیش‌رو محافظت کند. پس از آن ابزار مشتقه تحت عنوان مدیریت ریسک وارد بازار شدند تا فعالیت‌های پوشش ریسک توسط آن‌ها انجام شود. اما کمیته‌ی بازل در سال 1997 عنوان کرد که مدیریت ریسک بدین صورت نمی‌تواند هدف اصلی بانک‌ها باشد و آن‌ها را از فعالیت‌های عادی‌شان دور می‌کند. به همین خاطر در راهنمایی با عنوان «اصول کلیدی» برای نظارت موثر بانکی، از رابطه‌ی میان سرمایه و ریسک صحبت به عمل آمد. به صورت دقیق‌تر، بانک‌ها باید فرآیندهای اندازه‌گیری و مدیریت ریسک را پیاده‌سازی کنند تا بازده‌ی تعدیل‌شده با ریسک آن‌ها در کسب‌وکارشان تضمین شود. در نتیجه، هدف بنیادی مدیریت ریسک بانک، حصول اطمینان از سودآوری و امنیت صنعت بانکداری است.

همان‌طور که تا الان متوجه شدیم، نوع فعالیت مدیریت ریسک بانک کمی متفاوت‌تر از مدیریت ریسک در زمینه‌های دیگر دنیای مالی است. فعالیت اصلی بانک که تعریف‌کننده‎‌ی نقش آن در اقتصاد نیز می‌باشد، اعمال واسطه‌گری برای انتقال منابع مازاد به قسمت‌هایی است که نیازمند این منابع هستند؛ به بیان دیگر کسب‌وکار اصلی بانک که بیشترین درآمد را برای آن در پی دارد، کسب جمع‌آوری سپرده‌ها و اعطای اعتبار به مشتریان متقاضی تسهیلات است. در راستای این فعالیت، طبق تعریف کمیته‌ی بازل، چهار ریسک عمده وجود دارد: اعتباری، نقدینگی، بازار و عملیاتی.

مدیریت ریسک اعتباری

اشاره شد که اعطای تسهیلات به موجودیت‌های مختلف و دریافت سود از آن‌ها بابت این خدمت مهم‌ترین منبع درآمد بانک است. زمانی که اشخاص در بازپرداخت تسهیلات خود طبق قرارداد دچار مشکل شوند و این عمل با تأخیر انجام شود، بانک با ریسک اعتباری روبرو می‌شود. در قدم اول بانک می‌تواند برای مقابله با این ریسک از وقوع آن پیشگیری کند. این کار با اعتبارسنجی افراد انجام می‌شود و بانک از اعطای وام به افرادی که احتمال عدم بازپرداخت برای آن‌ها بالاست خودداری می‌کند. در قدم بعدی بانک با استفاده از چند معیار ارزیابی ریسک دیگر، زیان مورد انتظار وام‌های اعطایی خود را محاسبه کرده و متناسب با این زیان مورد انتظار و همچنین با در نظر گرفتن زیان غیرمنتظره، مقداری سرمایه برای دارایی‌های موزون به ریسک خود نگهداری می‌کند تا در صورت وقوع بحران به کسب‌وکار عادی بانک خللی وارد نشود.

مدیریت ریسک نقدینگی

یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی بانک‌ها، هماهنگ‌سازی جریان‌های نقدی و خروجی با یکدیگر است، به‌طوری که بانک در هیچ دوره‌ی زمانی دچار کمبود منابع نشود و همچنین در هیچ بازه‌ی زمانی مازاد منابع نداشته باشد. یکی از تمرکزهای اصلی بانک باید این باشد که دارایی‌های نقد به اندازه‌ای کافی داشته باشد که بتواند در کوتاه‌مدت جوابگوی نیازهای نقدی، برداشت سپرده‌ها و اعطای تسهیلات باشد. معمولاً نداشتن نقدینگی به مقدار کافی باعث بروز مشکلات ناتوانی مالی[1] برای بانک می‌شود. بانک‌های می‌توانند در صورت بروز مشکل از مسیرهای مختلفی تأمین مالی کنند، مثلاً از بازار بین بانکی قرض بگیرند یا از بانک مرکزی درخواست کمک کنند، اما این مسیرها هزینه‌ی بیشتری می‌طلبند و درآمدزایی بانک را دچار مشکل می‌کنند.

مدیریت ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک متوجه دارایی‌هایی از بانک است که توسط عوامل سیستماتیک دچار تغییر می‌شوند. معمولاً این ریسک را با نام ریسک بازار نیز می‌شناسند، زیرا بانک‌ها معمولاً در فعالیت‌های بازار دخیل هستند. ریسک بازار می‌تواند با هر قیمتی که در بازارهای مالی دچار نوسان هستند در ارتباط باشد. با توجه به نظریه‌ی متنوع‌سازی، برخی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند با ایجاد تنوع در سبد از بین بروند، اما این برای همه‌ی ریسک‌ها صادق نیست. مقداری از ریسک بازار را می‌توان با استفاده از ابزارهای مشتقه مدیریت کرد، اما موردی که بیشتر مد نظر نهادهای نظارتی می‌باشد، استفاده از استراتژی‌های مدیریت سبد برای کاهش ریسک است.

مدیریت ریسک نرخ بهره

این ریسک که به‌نوعی زیرمجموعه‌ی ریسک نقدینگی است و در فرآیند مدیریت دارایی و بدهی (ALM) مورد بررسی قرار می‌گیرد، به تغییرات در نرخ بهره ارتباط دارد. این ریسک به‌نوعی عنوان می‌کند که تغییرات در نرخ بهره چه تأثیری بر درآمد و هزینه‌های بانک خواهد داشت.

مدیریت ریسک عملیاتی

طبق تعریف کمیته‌ی بازل، ریسک عملیاتی به عنوان ریسک زیان ناشی از بروز خطا در فرآیندهای داخلی، افراد و سیستم‌ها یا وقایع خارجی است (این تعریف ریسک قانونی را شامل می‌شود، اما ریسک شهرت و استراتژیک را شامل نمی‌شود.) ریسک عملیاتی در تمامی محصولات، فعالیت‌ها و سیستم‌های بانکی به‌صورت ذاتی وجود دارد و باید جزوی بنیادی از برنامه‌ی مدیریت ریسک بانک باشد. برای کنترل این ریسک لازم است بانک‌ها برای کسب‌وکار روزانه‌ی خود کنترل‌های داخلی پیاده‌سازی کنند تا بتوانند، تا حدی که امکان دارد، اطمینان حاصل کنند که فعالیت‌هایشان کارا و موثر هستند، اطلاعات قابل اتکا و کامل هستند و با قوانین نظارتی همراستا هستند.


[1] insolvency

برچسب‌ها:

افزودن دیدگاه