
مدیریت ریسک صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر
صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر چیست؟ صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر نوعی صندوق دارایی خصوصی است که در آن سرمایهگذاران برای استارتآپها یا کسبوکارهای کوچکی که پتانسیل رشد بلندمدت دارند تأمین مالی انجام میدهند. سرمایهگذاری خطرپذیر معمولاً توسط سرمایهگذاران ثروتمند، بانکهای سرمایهگذاری (شرکتهای تأمین مالی) و تقریباً باقی موسسات مالی صورت میگیرد. اما این سرمایهگذاری لزوماً به صورت پولی نیست، بلکه موارد دیگری همچون مشاورهی تخصصی یا مدیریتی نیز میتواند در این سرمایهگذاری دخیل باشند.
از آن رو که شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در ریسکیترین داراییهای ممکن، استارتآپها، سرمایهگذاری میکنند، فرآیند مدیریت ریسک برای آنها اهمیتی دوچندان پیدا میکند. طبق گزارش مدرسهی کسبوکار هاروارد طی یک افق زمانی دهساله حدود 70% استارتآپها با شکست مواجه میشوند. از جمله دلایلی شکست این کسبوکارهای نوپا میتوان این موارد را برشمرد: زمانبندی نامناسب میان عرضهی خدمات و نیازسنجی بازار از این خدمات؛ اتخاذ استراتژی نادرست به دلیل داشتن اطلاعات ناقص، ناکافی یا جهتدار؛ پیادهسازی نادرست استراتژی (که با نام «ریسک تیم» یا «ریسک اجرا» نیز شناخته میشود)؛ تحرکات در وضعیت بازار – شامل اقدامات متقابل رقیبان؛ یک مدل کسبوکاری ناقص عملیاتی، و در برخی موارد عدم شفافیت در نیازهای مالی (داشتن مقدار زیادی پول به بدی نداشتن مقدار کافی پول است). تمامی شکستهای استارتآپها ناشی از تصمیماتی است که شرکتها در بهترین موقعیتشان اتخاذ میکنند. تصمیماتی که بعضاً یکی از پایههای آن شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیری هستند که قسمتی از هیئت مدیره هستند یا حق رای دارند. میتوان با استفاده از فرآیندهای تصمیمگیری مبتنی بر تکنیکهای مدیریت ریسک سازمان که شامل مدیریت ریسک استراتژیک، مدیریت ریسک عملیاتی، مدیریت ریسک مالی و مدیریت ریسکهای امنیت سایبری میشود، این تصمیمات استراتژیک را بهبود چشمگیری داد.
این تکنیکها میتواند ریسک کلی سبد داراییهای شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر (که همان شرکتهایی است که در آنها سرمایهگذاری کرده است) را کمیسازی کند و به تبع آن ریسک تجمعی شرکت یا صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر را مشخص کند. شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر تصمیم میگیرد که اشتهای ریسک مورد نظرش چقدر باشد (که معمولاً بالاست). هر تصمیم مهم و تأثیرگذاری که توسط شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر صورت میگیرد (خواه این تصمیم تأثیرگذار بر سمت و سوی کسبوکار خود شرکت باشد، خواه بر تصمیمات یک شرکت داخل سبدش تأثیر بگذارد) باید طوری باشد که ریسک را در سطح اشتهای ریسک مورد نظر شرکتهای داخل سبد و شرکت سرمایهگذاری نگه دارد. این به معنی اتخاذ تصمیمات استراتژیکی است که میزان ریسک را با توجه به اشتهای ریسک مورد نظر کاهش یا افزایش میدهند.
تعیین سطح پایه
ریسک به صورت انحراف از آنچه که مورد انتظار است، تعریف میشود – اگر این انحراف مثبت باشد آن را فرصت مینامیم (که منجر به نتیجهای بهتر برای ما میشود) و اگر منفی باشد آن را تهدید مینامیم (که نتیجهای بدتر از انتظار ما در پی دارد). همچنین ریسک توسط علت آن تعریف میشود، نه تأثیر آن. ریسکها در این چارچوب در سه سطح مختلف معرفی میشوند: دستهها، زیردستهها و تعاریف ریسک.
یک مثال از یک دستهی ریسک به صورت زیر درمیآید:
دستهی ریسک | زیردستهی ریسک | تعریف ریسک |
استراتژیک | رقیب | تغییر غیرمنتظره در سطح رقابتی مانند ورود یک رقیب جدید، تحرکات تهاجمی یکی از رقبا، جنگ قیمتی و غیره. |
عملیاتی | فناوری | فناوری آنطور که انتظار میرود عمل نمیکند. مثالهای آن شامل امنیت داده، حریم داده، یکپارچگی داده، ظرفیت و قابلیت اتکا میباشد. |
مالی | نقدینگی | تغییرات غیرمنتظره در عرضه و تقاضای نقدینگی که در سه سطح بر شرکت تأثیر میگذارد: 1) فروش غیرمنتظرهی داراییها، 2) عدم توانایی در عمل به تعهدات و 3) نکول. تغییر در عرضهی نقدینگی خود شامل تغییر غیرمنتظره در توانایی شرکت در فروش داراییها در بازار در قیمت، حجم یا زمان مورد انتظار است. |
در فهرست کامل دستهبندی و تعاریف ریسکها، برای هر دستهی ریسک حدود 4 تا 9 زیردستهی ریسک و تعریف وجود دارد که کل طیف ریسکهایی که هر شرکت با آنها ممکن است مواجه شود را در بر میگیرد.
چه باید کرد؟
مدیریت ریسک سازمان در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر چهار قسمت دارد: شناسایی ریسک، کمیسازی ریسک، تصمیمگیری ریسک و مخابرهی ریسک.
فرآیند شناسایی ریسک
1. یک مدل پایهی مالی بسازید که شامل تمامی محرکهای ارزش مدل کسبوکار شرکت (و همچنین صورتهای مالی دیگر) باشد. این مدل را پایه مینامند و باید نمایانگر 20 سال برآورد جریانات نقدینگی شرکت که مورد توافق تمامی ذینفعان استراتژیک شرکت (موسسان، سرمایهگذاران، مدیریت ارشد شرکت و غیره) باشد. این مدل به عنوان مبنای مقایسهای برای سازمان عمل میکند که با توجه به آن تصمیمگیری شود آیا پدیدهای یک پدیدهی ریسکی است یا خیر و همچنین میزان انحراف این پدیده از برآورد جریانات نقدی شرکت را نیز مشخص میکند. این مدل پایه به متخصصان مدیریت ریسک کمک میکند درک بهتری از مدل کسبوکار شرکتهای استارتآپی و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر داشته باشند و به آنها کمک میکند برای سری مصاحبات ارزیابی کیفی ریسک[1] (QRA) آماده شوند.
2. انجام ارزیابی کیفی ریسک یا سری مصاحبات QRA: QRA یک سری مصاحبه است که با سهامداران شرکت انجام میشود تا اطلاعاتی کامل در مورد سناریوی بدبینانه بدست آید – این اطلاعات شامل تأثیر احتمالی آن، احتمال وقوع، پاسخ احتمالی مدیریت و غیره میشود. یک مثال برای توصیف ریسک برای یک کسبوکار B2B در صنعت نرمافزارهای کامپیوتری: افزایش غیرمنتظرهی نرخ خروج کارمندان شرکت از 10% به 40% به دلیل کمبود توان ارتباطی مدیریت و هرج و مرج عملیاتی در شرکت. به دلیل وقوع چنین پدیدهای، ارزش شرکت طی یک ماه 7% کاهش پیدا میکند و حسابهای دریافتنی به میزان 20 هزار دلار افزایش پیدا میکند. با تجمیع نظرات کارمندان، موسسان، سرمایهگذاران و دیگر ذینفعان مانند متخصصان این موضوع بهخصوص مشخص میشود که به صورت میانگین احتمال وقوع چنین پدیدهای 65% است.
3. برگزاری یک جلسهی نظرسنجی با حضور تمامی افراد شرکتکننده در QRA شامل هیئت مدیره، مدیریت ارشد و دیگر کارمندان که تصمیمات استراتژیک میگیرند. هدف از این جلسهی نظرسنجی انتخاب 30 ریسک کلیدی است که شرکت با آن روبرو است.
4. 30 ریسک کلیدی که در انتقال به مرحلهی بعد چارچوب مدیریت ریسک مقابل شرکت قرار دارد: مرحلهی فرآیند کمیسازی ریسک. برای باقی ریسکهایی که در میان 30 ریسک کلیدی قرار نمیگیرند، شاخصهای کلیدی ریسک (KRI) تعیین میشود تا میزان بحرانی شدن آنها در طی زمان پایش و آگاهی لازم در مورد آنها ایجاد شود تا در زمان عبور آنها از حدود ریسک از قبلتعیینشده و بالا رفتن اهمیتشان به اندازهی ریسکهای کلیدی همه آمادگی لازم را داشته باشند.
فرآیند کمیسازی ریسک
1. مجموعه مصاحبات تحلیل تاثیرات حالت شکست[2] (FMEA) را انجام دهید: مجموعه مصاحبات FMEA برای متخصصینی طراحی میشود که مسئول مستقیم 30 ریسک انتخاب شده هستند. در این مصاحبات، از متخصصین درخواست میشود چهار سناریوی ریسک تخمین بزنند: بسیار خوشبینانه، خوشبینانه، بدبینانه و خیلی بدبینانه. تک تک این سناریوها ریسک محسوب میشوند، زیرا از تخمینهای پایهی مورد انتظار انحراف دارند. هدف اصلی مصاحبات FMEA دقت نیست، بلکه جمعآوری اطلاعات ریز از متخصصین موضوع در مورد تأثیراتی است که میتواند در طیف خروجیهای بالقوهی ریسک قرار بگیرد.
2. از مدل پایهای که قبلاً (در فرآیند شناسایی ریسک) ساخته بودید برای کمیسازی تمامی ریسکها با توجه به تأثیر بالقوهی آنها روی جریانهای نقدی پیشبینیشده و ارزش شرکت استفاده کنید. پس از آنکه تمامی ریسکهای کلیدی با جزئیات کامل کمیسازی شد، وقت آن است که کل ارزش در معرض ریسک سبد شرکت را با مدلسازی و محاسبهی تمامی ترکیبیات تأثیرات و احتمالات تمامی سناریوهای ریسک اندازهگیری کرد.
3. پس از محاسبهی ارزش در معرض ریسک کلی سبد شرکت، این فرآیندها را برای تمامی شرکتهای داخل سبد صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر نیز انجام دهید و ریسکهای تمامی شرکتهای داخل سبد را با هم جمع کرده تا ریسک کلی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر را بدست آورید.
تصمیمگیری برای ریسک
1. سهامداران استراتژیک (موسسان، سرمایهگذاران و غیره) باید در مورد اشتهای ریسک نهایی شرکتهای داخل سبد سرمایهگذاری و همچنین اشتهای ریسک نهایی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر تصمیمگیری کنند. به عبارت دیگر، سهامداران با چه مقدار احتمال کاهش ارزش شرکت راحت هستند؟ یک مثال کوتاه از بیانیهی اشتهای ریسک بدین صورت میتواند باشد: سهامداران استراتژیک نمیخواهند که میزان ارزش در معرض ریسک از 40% احتمال از دست دادن 60% کل ارزش شرکت بیشتر بشود. در نتیجه، این بیشینهی سطح ریسکی است که سهامداران تمایل به تحمل آن دارند.
2. متخصص مدیریت ریسک با همکاری سهامداران استراتژیک اقدام به فرمولهکردن تصمیمات و شبیهسازی این تصمیمات در مدل سناریوی ریسکی میکند که قبلاً در فرآیند کمیسازی ریسک ساخته شده است تا تأثیرات این تصمیمات را بر ارزش شرکت مشاهده کند. پس از بحث بر سر تمامی تصمیمات ممکن برای تمامی ریسکهای کلیدی، سهامداران استراتژیک به یک جمعبندی در مورد مواجهه با ریسک میرسند: اینکه برای کاهش آن استراتژی بچییند، آن را کاهش دهند، تحمل کنند یا بهکلی حذفش کنند.
شرح بیشتر فرآیند تصمیمگیری ریسک با مثال:
2-الف) ارزش شرکت چقدر کاهش مییابد اگر یک ریسک یا مجموعهای از ریسکها با هم اتفاق بیفتند. (به خاطر داشته باشید که این ریسکهای کلیدی همواره تهدید یا فرصتی بسیار محتمل با تأثیرات شدید را شامل میشوند). برای مثال: وقوع یک حملهی غیرمنتظرهی موفقیتآمیز سایبری به دلیل عدم وجود آگاهی کافی کارمندان نسبت به ایمیلهای فیشینگ که باعث یک حملهی باجافزاری میشود (که در آن یک هکر یا متخاصم به پسوردهای حساس کارمندان، شبکهی شرکت، سیستمهای کامپیوتری و اطلاعات باارزش دسترسی پیدا میکند – و در همین حین دسترسی خود شرکت را به دادهها و سیستمهای خود قفل میکند و شرکت را تهدید میکند که در ازای ندادن مبلغی بالا اطلاعات را افشا خواهد کرد). در این مثال، این ریسک 72% احتمال وقوع دارد و باعث کاهش 15 درصدی ارزش شرکت خواهد شد.
2-ب) هزینهی هر تصمیم مرتبط با ریسک چگونه ارزش شرکتهای داخل سبد و ارزش خود صندوق سرمایهگذاری را کاهش یا افزایش میدهد؟ مثال: با پیادهسازی یک استراتژی کاهش ریسک برای ریسک از دست رفتن دادهها، ارزش شرکت به میزان 0.1% کاهش مییابد زیرا هزینهی پیادهسازی چنین استراتژیای بالاست. پس از پیادهسازی چنین فرآیندی، اگر چنین ریسکی اتفاق بیفتد، ارزش شرکت در عوض 4.5% فقط 0.4% کاهش مییابد و حتی احتمال وقوع چنین پدیدهای از 75% به 15% کاهش مییابد.
2-پ) اگر پدیدهی ریسکی که قرار است اتفاق بیفتد یک فرصت باشد و هدف استراتژی مدیریت ریسک افزایش میزان منابع در معرض ریسک باشد، رویکردی مشابه اتفاق میافتد. مثال: اگر اشتهای ریسک صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر 80% احتمال کاهش ارزش 80% از ارزش شرکت باشد و ارزیابی ریسک نشان دهد که ارزش در معرض ریسک فعلی آنها 60% احتمال کاهش ارزش شرکت به میزان 70% است – سهامداران چنین صندوقی ممکن است تصمیم بگیرند تصمیمات آن شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و پروفایل ریسک آن را به اشتهای ریسک اشاره شده نزدیک کنند: 80% از دست رفتن 80% از ارزش شرکت.
3. هدف اصلی گرفتن این تصمیمات استراتژیک مدیریت ارزش در معرض ریسک شرکتهای استارتآپ و صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر در محدودهی اشتهای ریسکی است که از قبل مشخص شده است. این تصمیمات میتواند ارزش در معرض ریسک را طبق خواستهی سهامداران استراتژیک افزایش یا کاهش دهد. این کار به تصمیمگیرندگان اطلاعاتی در مورد احتمالات دستیابی به انتظارات پایهی شرکت میدهد و همچنین اطلاعات مفید دیگری که میتواند فرآیند تصمیمگیری را بهبود بخشد. پس از آنکه مدلها ساخته شدند، اجرای مدلها نباید بیش از چندین ساعت طول بکشد (یا حتی چندین دقیقه با توجه به سیستمهای سختافزای در اختیار شرکت) و این به ذینفعان این امکان را میدهد که فرآیند تصمیمگیری را هر بار که تصمیمی جدید نیازمند اتخاذ بود تکرار کنند.
مخابرهی ریسک
پس از آنکه فرآیند تصمیمگیری به جمعبندی رسید، وقت آن است که همکاران راهبردی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر را آگاه ساخت. این موارد مهم باید به آنها اطلاع داده شود:
- تمامی ریسکهای کلیدی که شرکت با آنها روبرو میشود را با جزئیات شرح دهید و فرآیندی که برای جمعآوری آنها انجام شده است را توضیح دهید.
- تمامی تصمیماتی که به عنوان راهکارهای مقابله با ریسکهای کلیدی انتخاب شدهاند را شرح دهید.
- میزان تغییر در ارزش شرکت که به عنوان هزینهی مقابله با ریسک نمود پیدا میکند را اعلام کنید.
- میزان تغییر در ارزش شرکت در دورهی پس از مقابله با ریسکهای کلیدی را توضیح دهید.
- کل ارزش در معرض ریسک کل استارتآپها و کل ارزش در معرض ریسک تجمعی صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر بهعلاوهی اشتهای ریسک تعیینشده را شرح دهید.
- با توجه به ارزش در معرض ریسک فعلی، احتمال دستیابی به جریانهای نقدی پایه که برآورد شدهاند را شرح دهید.
- نظر همکاران راهبردی صندوق را در مورد تصمیماتی که آنها به عنوان راهکار مقابله با ریسک پیشنهاد میدهند جویا شوید.
جمعبندی
یک صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر که برنامهریزی استراتژیک خود را با درکی ملموس از میزان تهدیدها و فرصتهای پیش روی خود و زیرمجموعههایش انجام میدهد، اعتماد همکاران راهبردی خود را جلب کرده و همچنین احتمال شکست شرکتهای زیرمجموعهی خود را کاهش میدهد. کمیسازی ارزش در معرض ریسک یکپارچه که نمایانگر پروفایل ریسک کلی صندوق است اطلاعاتی ارزشمند است که در فرآیند تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد – بهخصوص زمانی که صندوق و شرکتهای زیرمجموعهاش میدانند که تمایل به تحمل چه میزان ریسک دارند. فیلتر کردن تصمیمات مهم استراتژیک از صافی مدیریت ریسک نهتنها قابلیتهای تصمیمگیری پویای صندوق را بهبود میبخشد، بلکه درک سهامداران از مدل کسبوکار شرکتهای زیرمجموعه و ریسکهای بالقوهای (تهدیدها و فرصتها) که صندوق و زیرمجموعههایش با آن روبرو میشود را بیشتر میکند.
[1] Qualitative Risk Assessment
[2] Failure Mode Effects Analysis
افزودن دیدگاه
لغو پاسخ