
ریسک اعتباری و مدیریت دارایی بدهی
دکتر ادوارد بیس، استاد مدرسه تجارت دانشگاه Middlesex
ریسک اعتباری چه مقدار به مدیریت دارایی بدهی (ALM) مرتبط است؟ خیلی زیاد! ریسکهایی که مؤسسات مالی با آنها روبرو هستند بسیار متنوع اما به هم مرتبط اند. مؤسسات مالی تلاش میکنند تا بیشتر از طریق ویژگیهای محصول خود مانند محصولات با نرخ بهرهی متغیر برای کاهش ریسک نرخ بهره که ناشی از تغییرات در این نرخ است، اقدام به مدیریت ریسک نمایند.
این چنین تلاشها، سطوح ریسک اعتباری را در آینده تحت تاثیر قرار میدهند. با افزایش نرخها، قرضگیرندگان بایستی بهرهی بیشتری بپردازند. اتفاقی که ریسک عدم توانایی پرداخت نرخهای بالاتر را توسط قرضگیرنده افزایش میدهد. موضوعی که منجر به افزایش نگرانی مؤسسات مالی در رابطه با ریسک اعتباری میشود.
بنابراین، مدیریت مؤثر ریسک اعتباری نیازمند ادغام با چارچوبی است که فرآیند مدیریت دارایی و بدهی را نیز در بر گیرد. این امر موضوعی مهم برای مؤسسات مالی است، چرا که دائماً در حال بده بستان بین ریسک نرخ بهره و ریسک اعتباری هستند. در اولین گام، یک سیستم مدیریت ریسک اعتباری مؤثر باید 3 عنصر اصلی زیر را دارا باشد. عناصری که بایستی عمیقاً در قلب سیاستهای اعتبار و قرضدهی مؤسسات مالی جایگذاری شود:
- امتیازدهی به ریسک و رتبهبندی وام
- آزمون بحران
- صندوق ذخیره زیان وام

امتیازدهی به ریسک
مبانی کلیدی یک سیاست اعتباری مؤثر به شرح زیر میباشد:
- مدلهای امتیازدهی به ریسک باید طوری طراحی شوند تا بتوان معیارهای اندازهگیری مستحکمی را برای انواع وام بکار برد.
- یک مدل امتیازدهی ریسک مناسب بایستی شامل فاکتورهای عینی و ذهنی باشد تا بتواند بازخورد دقیقی از توانایی وامگیرنده برای بازپرداخت بدهی را ارائه نماید.
- اگر مدل خیلی عینی باشد، منجر به ایجاد یک “جعبهی سیاه” خواهد شد که وامدهندگان تلاش خواهند کرد آن را دور بزنند.
- اگر مدل خیلی ذهنی باشد، نتایج به اندازهی کافی مستحکم و قابل استناد نخواهند بود که این امر خود منجر به ایجاد ریسک اضافی در پرتفوی وام میشود.
راه حل، یافتن موازنهی درست بین نظارت موشکافانه و انعطاف کافی برای وامدهندگان جهت رهگیری معاملات قابل قبول و همخوان با ریسک تعیین شدهی موسسات مالی است.
آزمون بحران
قانون داد-فرانک، مؤسسات مالی بزرگ را ملزم به اجرای آزمونهای بحران کرده است. همچنین به موجب این قانون، راهنماییهایی برای اجرای آزمون بحران در بانکهای با دارایی بیشتر از 10 میلیارد دلار نیز ارائه شده است. این راهنمایی، به مؤسسات پیشنهاد میکند که نرخ زیان خود را برای سناریوی بحران 2 ساله با توجه به وضعیت پایه، شرایط نامساعد و شرایط به شدت نامساعد، محاسبه و مستند نمایند.
به طور معمول، این زیانها در صورتحساب درآمد و ترازنامه و در قسمتی که نسبت سرمایه محاسبه میشود منعکس میگردد. فرآیند یک آزمون بحران معتبر و قوی، با استفاده از مدلهای امتیازدهی به ریسک، تأثیر واقعی هر کدام از سناریوهای بحران را ارزیابی میکند. کمیتهی مدیریت دارایی بدهی مؤسسه بایستی از این نتایج باخبر شود و بانک نیز ممکن است نیاز به افزایش سرمایه و منابع داشته باشد.
ارزیابی و کاهندههای ریسک اعتباری
بسیاری از بانکها، مدل امتیازدهی داخلی و خاص خودشان را طراحی کردهاند تا دیدگاه خود برای اعتبارسنجی مشتریان را اعمال نمایند. این مدلهای داخلی همچنین نشان میدهند که چرا نتایج مؤسسات امتیازدهی باهم همخوانی ندارد.
علاوه بر این، مدلهای امتیازدهی داخلی، بانکها را قادر می سازد تا از مزایای capital treatment نیز بهرهمند شوند.
اعمال محدودیت اعتبار
یک راه مناسب، اعمال حد ریسک اعتباری مشخص برای هر طرف، صنعت و گروه است که این حد برای هر یک از آنها میزان حقیقی و بالقوهی در معرض ریسک قرار گرفتن را نشان میدهد. همچنین، محدودیت بایستی برای پوشش بزرگترین ریسکها نیز اعمال شود (زیرا این موارد محتملترین موارد برای عدم بازپرداخت تعهد هستند و از این رو برای بانک زیان به بار می آورند). از جمله کاهندههای ریسک نیز میتوان به ابزار مشتقهی اعتباری و تأمین مالی سازماندهیشده اشاره کرد.
محصولات اعتباری
دانستن شغل وام گیرنده و منبع تأمین مالی وی از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین بسیار مهم است که بدانیم وامگیرندگان توانایی دستیابی به اهداف خود پس از دریافت وام را دارند یا خیر.
وامدهنده باید مطمئن باشد که وامگیرنده میتواند و میخواهد اثرات تغییر ریسک بازار (شامل تغییرات در نرخ بهره و نرخ تبدیل ارز) را خنثی کند و وام را به آن نوع ارز دریافت کنند که با داراییها و بدهیهایشان یکسان است. دقیقاً همانطور که کمیتهی دارایی و بدهی به بررسی دارایی و بدهیهای بانک برای اندازهگیری تأثیرات بالقوهی تغییرات نرخها میپردازد، وامگیرنده نیز باید چنین کاری را به طور مداوم انجام دهد. بایستی با وامگیرندگانی که دچار اشتباهات قابل توجهی میشوند با مراقبت رفتار کرد، چرا که سودهای جذاب امروز میتواند به راحتی به زیانهایی بزرگ در آینده تبدیل شوند.
علاوه بر اینها، کمیتهی دارایی و بدهی باید راههای مناسب تأمین سرمایه برای بانک را پیدا کند. سرمایهگذاران بدهی، اهداف متفاوتی دارند و برخی از آنان به دنبال بازدهی بیشتر نسبت به سایرین هستند.
ساختار بدهی
در رابطه با ساختار بدهی، بسیار مهم است که بتوان به سرمایهگذاران انواع مختلفی از ابزارهای بدهی را ارائه نمود.
به عنوان مثال، وام غیرمرجح نه تنها نسبت به سایر وامها و بدهیها بازدهی بیشتری دارد، بلکه لایهی حفاظتی اضافهای را علاوه بر سهامداران، برای طلبکاران نیز ایجاد میکند. طلبکاران ناایمن (طلبکارانی که در ازای قرض خود وثیقه دریافت نکردهاند) به شدت بر این امر متمرکزند که چه مقدار از داراییها باید از بین برود تا بدهی آنها در معرض خطر قرار گیرد.
نرخهای بازدهی نسبی برای سطوح مختلف ارجحیت وام میتواند با توجه به میزان قدرت طرف معامله که انعکاسدهندهی ریسک زیان است متغیر باشد. یک طلبکار ایمن و با ارجحیت، هرچند با بازدهی کم، در امنترین موقعیت قرار خواهد داشت. در حالیکه، یک سهامدار معمولی در پرخطرترین موقعیت قرار دارد و انتظار دریافت بازدهی بیشتری را خواهد داشت.
دفتر بانک و دفتر معامله
همانطور که میدانیم، به طور معمول موقعیتهای دفتر بانک بیانگر داراییهایی است که تا زمان سررسید نگهداری خواهند شد (بعنوان مثال وامهای بانکی). موقعیتهای دفتر معامله بیانگر ابزارهایی است که برای مدتی کوتاه نگهداری میشود و سپس فروخته خواهد شد (بعنوان مثال سبدی از اوراق و سهام). ریسک اعتباری باید برای هر دو نوع بالا لحاظ گردد اما این ریسک در موقعیتهای دفتر بانک بیشتر است.
کاهش ارزش اعتباری وام گیرنده در دفتر معامله ممکن است منجر به ایجاد دشواری در آینده برای فروش دارایی شود. به همین دلیل، بسیار مهم است که هنگام بهدست آوردن یک دارایی و بررسی مداوم آن به عوامل و رخدادهایی که بر ارزش اعتباری وام گیرنده اثر میگذارد توجه داشته باشیم.
مدل عملیاتی پیشنهادی ما برای مدیریت دارایی بدهی این است که کمیتهی دارایی بدهی از اختیار لازم برای نظارت، بررسی و تأیید تمام ابعاد عملیاتی که بر ترازنامه تأثیر میگذارند برخوردار باشد. از جمله اختیارات، مدیریت ریسک اعتباری خواهد بود چرا که ریسک اعتباری بزرگترین محرک نیازهای سرمایهای بانکها است. بهترین ساختار طراحی شده برای مدیریت در نمودار زیر نمایش داده شده است.

جدول زیر نیز فعل و انفعال ریسک در ترازنامه را نشان میدهد.

اهمیت ترازنامه
با توجه به اهمیت ترازنامه، کمیتهی دارایی بدهی تنها در صورتی میتواند به وظایف خود عمل کند که از اختیار کامل در قبال قرارگرفتن در معرض ریسک اعتباری برخوردار باشد. به این معنی که سیاست کلی کمیتهی ریسک اعتباری بایستی به تأیید کمیتهی دارایی بدهی برسد. با اینکه چنین مدلی ناشناخته نیست اما خیلی مورد استفاده نیز قرار نمیگیرد. منطق آن کاملاً واضح است، با این حال: کمیتهی دارایی بدهی مسئول پایداری ترازنامه در طول دوره تجاری است. قرارگرفتن در معرض ریسک اعتباری تأثیر منفی اصلی را بر ترازنامه می گذارد. بنابراین کمیتهی دارایی بدهی بایستی بر آن اشراف داشته باشد. البته این امر به معنی بررسی روزانه و با جزئیات مؤسسات اعتباری نیست. بلکه به معنی تأیید سیاستها، نظارت بر نفوذ ریسک و داشتن اختیار برای بررسی و تأیید تراکنشهای خاص و تغییرات سیاستی است.
قطعاً، در نهایت، بهترین استراتژی کاهش ریسک اعتباری، اعمال سیاستهای مناسب خواهد بود.
افزودن دیدگاه
لغو پاسخ