
بحران عملیاتی در مؤسسات مالی
تجربیات صنعت خدمات مالی نگرشی کاربردی به تاثیرات بلندمدت ریسک عملیاتی ارائه میکند. مؤسسات مالی به طور خاص همواره در معرض رویدادهایی هستند که آنها را در چشم مشتریان خود دارای ریسک نشان میدهد.
علاوه بر این، آنها معمولاً دارای گنجینهای از دادهها و استانداردهای گزارشدهی هستند که از آنها در موارد نیاز استفاده میکنند. به طور کلی، این شرکتها محاسبات ریسک و تخصیص سرمایهی خود را بر مبنای احتمال رخداد یک حادثه و اندازهی زیان مالی ناشی از آن مانند جریمه ناشی از عدم رعایت قانون، قرار میدهند. در حال حاضر، بانکهای اندکی هستند که زیان بالقوه بازار را در طرح مدیریت ریسک عملیاتی یا تخصیص سرمایهی خود گنجاندهاند.
در این مقاله 350 حادثهی ریسک عملیاتی در مؤسسات مالی در اروپا و آمریکای شمالی بررسی شده است و نتیجه این است که به محض رسیدن خبر بحران به بازار، کاهش اولیه، محدود به سطوح برابر با نرخ جریمهی واقعی، نرخ تسویه و زیان پولی بوده است. با این حال، پس از 120 روز کاری، بازدهی کل به سهامداران (TRS) در نمونهی حاضر بیش از 287 میلیارد دلار کاهش داشته است که بیش از 12 برابر زیان واقعی کل که برابر 23 میلیارد دلار است بوده است (نمودار 1).

همچنین، اندازهی زیان با توجه به نوع بحران عملیاتی که منشاء آن بوده است متغیر است. بر اساس بررسیهای صورت گرفته، 5 نوع از بحرانها، منجربه سختترین واکنشها از طرف بازار شده است (نمودار 2).
1. اختلاس
به نظر میرسد این نوع از فساد داخلی تأثیرات متناقضی بر ارزشگذاری بازاری شرکت داشته باشد: عایدی خالص مشخص در حدود تاریخ اعلام خبر اختلاس، اما 5/3 درصد زیان در ارزش بازاری.
2. تقلب در وام
ارزش بازاری شرکتهایی که کسب اعتبار همراه با تقلب توسط وامگیرنده و سپس عدم بازپرداخت آن را گزارش کردهاند، با5/3 درصد کاهش در TRS مواجه شدهاند.
3. شیوههای فریبنده فروش و پنهانکاری
بازار به جریمههایی که توسط نهادهای قانونگذار و دادگاهها ابلاغ شده است – مانند آن دسته از جریمهها که ناشی از محاسبهی اشتباه سنوات بازنشستگی است – واکنش منفی نشان میدهد. بازیابی شرایط پیشین تقریباً غیرممکن است و شرکتها حدود 5/5 درصد TRS خود را در 120 روز کاری پس از حادثه از دست میدهند.
4. عدم اعتماد
تبانی بین موسسات برای افزایش، کاهش یا ثابت نگه داشتن قیمت و اقدامات مشابه، بعنوان مثال، تبانی در بحث کالا، کارتهای اعتباری یا بازار سهام نیز رخدادی محتمل در بازار است. شرکتهایی که در چنین اقداماتی دخیل هستند در چند ماه ابتدایی پس از تبانی 5/3 درصد از ارزش بازاری خود را از دست دادهاند. البته اکثر آنها توانستهاند زیان خود را جبران نمایند.
5. انطباق
جریمههای قریبالوقوع برای انواع اقدامات غیرقانونی میتواند حتی پیش از انجام آن اقدام منجر به زیان شود. در چنین شرایطی واکنش بازار پس از وضع جریمه میتواند 5/5 درصد دیگر نیز از ارزش سهامداران بکاهد – البته مقداری از آن پس از 3 ماه قابلیت جبران خواهد داشت.
روش تبادل اطلاعات مؤسسات با سرمایهگذاران در رابطه با چنین حوادثی میتواند واکنش بازار را تشدید کند یا آن را به تعویق بیاندازد. بازارهای اروپایی معمولاً در ابتدا بیش از حد واکنش نشان میدهند که احتمالاً به دلیل عدم وجود اطلاعات آماده است و به همین علت بدترین شرایط ممکن را در نظر میگیرد تا زمانی که خلاف آن ثابت شود.

برخلاف اروپا، واکنش سریع سرمایهگذاران آمریکایی متناسب با زیان واقعی است. با انتشار اطلاعات بیشتر، بازار به واکنش دادن ادامه میدهد (نمودار 3). سرمایهگذاران هم در اروپا و هم در آمریکا فرض میکنند که زیان وارده از مقدار گزارش شده بیشتر است. این واکنش منفی بالاخره در یک نقطه، با فراموش کردن حادثه توسط سرمایهگذاران یا رسیدن به این باور که مشکل برطرف شده است، پایان مییابد.
بحران عملیاتی میتواند اتفاقی بسیار هزینهآفرین و مخرب باشد. سازمانهای فعال در هر صنعتی میتوانند خطر قرارگرفتن در معرض این رخدادها را به وسیلهی دانستن انواع ریسکهای عملیاتی که با آن مواجه میشوند و حد زیان بالقوه کاهش دهند. بسیاری از شرکتها پیش از کسب این دانش، نیاز به طراحی رویکردی جامعتر و سیستمیکتر برای مدیریت ریسک عملیاتی دارند.

در مورد ریسک عملیاتی در بانکها بیشتر بخوانید:
افزودن دیدگاه
لغو پاسخ